سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گل مریم

یکشنبه 84/7/3 :: ساعت 3:44 عصر

حکم اعدام مگس

یک نفر روستایی ظرف عسلی را برای فروش به شهر می آورد. مامور دراوزه برای گرفتن عوارض شهرداری سر ظرف را باز کرد و او را مدتی معطل نمود تا تعدادی مگس در آن افتادند.

وقتی مرد دهقان ظرف عسل را پیش مشتری همیشگی خود برد. بواسطه آلودگی و دیدن مگسها نخرید . روستایی ظرف عسل را نزد قاضی شهر برد و شکایت کرد که دروازه بان عسل مرا به این روز انداخته است و کسی از من نمی خرد .

قاضی گفت : دروازه بان گناهی ندارد .او به وظیفه ی خودش رفتار کرده . تقصیر از مگسهاست که روی عسل تو نشسته اند . و تو می توانی هر جا مگسی دیدی آنها را با این جرم بکشی !

روستایی گفت: بسیار خوب ولی برای اینکه کسی مانع نشود خیلی بجاست که حضرت قاضی این حکم کشتن مگسها را بنویسد و بدست بنده بدهند . قاضی که دید. این مرد خیلی ساده لوح است دستور داد تا منشی اش بنویسد : " حامل ورقه حق دراد هر جا مگسی دید آنرا بکشد و حکم را امضاء کرد" و بدست وی داد.

دهقان حکم قاضی را گرفت را گرفت و هنوز از محکمه خارج نشده بود که دید مگسی روی صورت قاضی نشسته است ! بلافاصله کشیده ی محکمی بصورت قاضی نواخت . مستحظفین و مامورین قاضی جلو دویدند تا دهقان خطاکار را برای این حرکت بی جایش تنبیه کنند ولی دهقان گفت : که من این کار را به موجب حکم رسمی حضرت قاضی انجام دادم . زیرا یک مگس بد جنس روی صورت قاضی نشسته بود و من خواستم آن را بکشم و کشته مگس را نشان داد و جای اعتراض نبود!......................


نوشته شده توسط: سعید ورمزیار



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

دختران
مریم
[عناوین آرشیوشده]

  • گل مریم

  •